بازی The Line Xbox360
بازی The Line Xbox360 : به دبی، قرارگاه مردمان آواره، انسان های سوخته، شن های خونین و آتش بدون آتش بس خوش آمدید. دبی، قربانی یک اختلاف سیاسی شده است. دبی جایی است که مردم بی گناه آن میان این جنگ یا از فرط عتش به دام مرگ گرفتار شده اند یا بمب های فسفری و گلوله های سیمگون! به دبی شهر تلفات بی شمار خوش آمدید! اینجا کسی حرف از انصاف نمیزند. اکنون کاپیتان واکر است که به پا می خیزد و میخواهد بر این آتش سوزان پایان دهد ولی نمی داند که اشتباه میکند. بازی The Line Xbox360
دبی قرارگاه روایت خونین مردم مظلوم و بی گناه خود است. همه اینها تقصیر شماست! مادری کودک خود را در آغوش گرفته است، اما به هوای آتش جنگ هر دو آنها دلشان را به آب سرد جهنم خوش کرده اند و قربانی این مخمصه شده اند. مادر آنقدر فداکار بوده است تا دستش را جلوی صورت دخترش قرار دهد ولی حیف که ” بمب های فسفری” به کسی رحم نخواهد کرد! همه می دانند، شما مقصر هستید. با شما هستم آقای “واکر”! بازی The Line Xbox360
خلاصه
این شما هستید که با اسلحه ی در دست خویش، پای خود را برروی شن های داغ و سوزان میگذارید و نمی دانید ذره ذره از ذرات این شن سوزان عامل کشته شدن انسان ها و سربازانی است که جان خود را در راه مردم فدا کرده اند. تمامی این آتش ها فقط به خاطر فزون خواهی های CIA است که برای نابودی گروه ۳۳ دست به کشتار میلیون ها انسان زده است و اگر تمامی این شن های روان به خون تبدیل شوند نمی توانند جزای خونی که ریخته شده است را بدهند. بازی The Line Xbox360
کلام آخر
هلیکوپتر توسط سربازان عرب و مدافع محاصره شده است. کاپیتان واکر هلیکوپتر ها را به گلوله می بندد و تمام تلاش خود را میکند ولی هلیکوپتر آن ها تیر میخورد و منجر به سقوط هلیکوپتر کاپیتان واکر و یارانش می شود. چند دقیقه بعد واکر و دو نفر از همکارانش به نام های ادامز و لوکو در شن های روان بیابان های اطراف دبی در حال قدم زدن هستند. آنها با یکدیگر بحث و مجادله میکنند که ناگهان بلندی برج العرب چشم آنها را می زند و آنها درمیابند که وارد دبی شده اند. بازی The Line Xbox360
چندی بعد چند نفر که به ظاهر آنها میخورد، سرباز محلی باشند از پشت کمین گاه ها و دیوار ها بیرون می آیند و به زبانی ناشناخته به سه تفنگدار قصه ما اخطار میدهند که از این به بعد جلوتر نیایید، در غیر این صورت سرنوشت شومی در انتظار شما خواهد بود! آدامز رو به یکی از سربازان محلی میکند و به زبان فارسی به او میگوید: “شما میتوانید اینگونه سخن بگویید؟ منظورم فارسی هست.” از اینجا متوجه می شویم که آدامز قبلا در جنگ افغانستان حضور داشته و زبان فارسی او از آن دوران نشعت میگیرد.ولی سربازان محلی التفاتی به سخنان آنها نمی کنند و …
نقد و بررسیها0
هنوز بررسیای ثبت نشده است.